رضا احسان پور در ستون طنز هفته نامه «نماینده» نوشت: تلویزیون یکی از رسانههای جمعی است که مانند مثلث برمودا و قاتل «جان اف کندی» هنوز مشخص نیست! بسیاری بر این باورند که تلویزیون، ارث پدر رئیس آن است. عدة دیگری که این باور را قبول ندارد. یکی از راههای ارتزاق از تلویزیون، اجرای برنامههای تلویزیونی است. در اصطلاح به شخصی که یک برنامة تلویزیونی را اجرا میکند، «مجری» میگویند.
از یک منظر، مجریهای تلویزیونی به دو دستة کلی تقسیمبندی میشوند. دستة اول «مجریهای همیشه در صحنه» هستند. این گروه از مجریها را در هر ساعت از شبانهروز در هر کدام از شبکههای تلویزیونی که اراده کنید، میتوانید با چشم غیرمسلح پیدا کرده و چشم غیرمسلحتان را به جمالشان روشن کنید. حتی اگر تلاش کنید میتوانید با چند ثانیه زل زدن به برفکهای تلویزیون، چهرة آنها را در برفکها هم ببینید؛ مانند تصاویر سه بعدی روی دفتر چهلبرگهای قدیمی!
نوع و موضوع برنامة تلویزیونی مورد نظر اصلاً برای آنها اهمیتی ندارد و به قول رانندگان باربری، هر باری بهشان بخورد، میبرند! این عده از نظر جامعالاطرافی روی آچار فرانسه را سفید کردهاند. بعد از مدتی و حضور در برنامههای مختلف تلویزیونی از مقام مجریگری صرف به «مجری-کارشناس» ارتقا پیدا میکنند و میتوانند یک تنه تمام بار مسئولیت اجرای برنامه را چه از لحاظ اجرا و چه از لحاظ کارشناسی، بر دوش بکشند. این گروه قابلیت رشد تا حد مدیر شبکه شدن را نیز دارند. بسیاری از مدیران تلویزیون، از کوچه خاکی اجرای برنامة تلویزیونی شروع کردهاند. گروه دیگری از مدیران هم که طبق رسم معمول از اول مدیر به دنیا آمدهاند که خب این عده و دم مبارکشان را به حال خود وامیگذاریم و به سراغ دستة دوم از مجریها میرویم.
دستة دوم مجریها، «خوشگلها» هستند. این افراد با توجه به دارا بودن چشم، چشم، دو ابرو، دماغ، دهن و غیرة متمایز از سایر آحاد جامعه، مجری شدهاند. این گروه به معنای واقعی کلمه «چهرة تلویزيونی» هستند. البته بعضی از کارشناسان معتقدند وقتی حضرت حافظ میگوید: «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت»، چرا نشود با حسن و ملاحت، تلویزیون را نگرفت؟!
در تأثیر چهره بر جذب مخاطب همین بس که این گروه از مجریها حتی اگر به زبان نیکاراگوئهای هم در برنامة تلویزیونی صحبت کنند و مخاطبان هیچ چیزی متوجه نشوند باز هم برنامة آنها را تماشا میکنند. از آنجایی که «هر که بامش بیش، برفش بیشتر» بسیاری از این مجریها هر چند وقت یک بار ممنوعالتصویر میشوند، تلویزیون برای اینکه خلأ این افراد به چشم نیاید، همیشه چند نفر کپی برابر اصل از این مجریها در چنته دارد. در بحث «شبیهسازی»، تلویزیون گوی سبقت را از مؤسسه تحقیقاتی «رویان» ربوده است. نکتة جالب توجه اینکه بعد از طی دوران ممنوعالتصویری فرد مورد نظر و بازگشت او به آنتن، گاهی اتفاق افتاده است که هنگام جستجو و دیدن شبکههای مختلف، مخاطبان، تلویزیون را با دستگاه کپی اشتباه میگیرند!
غیر از این دو دسته از مجریها، مجریهای دیگری هم داریم که قصد معرفی آنها و بررسیشان را ندارم. همین است که هست!
نظر شما